شناسه : 16174 10 بازدید 0 پسند 19 دیدگاه علاقه مندم چــاپ برگه 1403/05/14 | 12:31:46 معذرت می خواهم، چندم مرداد است؟ حسین در پناه خدای واژه ها لیلا سعادتی/ آزنا آنلاین- او کسی است بازیگری را هم واقعی زندگی کرد و در دنیای هنر، هنرمندانه واژه ها را رقصاند و با زبان یار مهربان با همگان سخن گفت. در توصیف شخصیت او آدمی در می ماند وقتی شعرهایش را مرور می کنی می گویی او واقعا شاعر است. بازی بی غلط و غلشش را می بینی می گویی نه بازیگر بی مانندی است. و روحیات خاصش را می بینی و نوشته های عرفانی را می خوانی می گویی او به معنی تام کلمه فیلسوف است. و در واقع او همه این ها هست و در هر همه آنها هم ایده آل است و اصلا شبیه هیچ کس نیست. او حسین پناهی است که آمده است: تا دو استکان چای داغ را از میان دویست جنگ خونین/ به سلامت بگذرانم/ تا در شبی بارانی/ آنها را با خدای خویش/ چشم در چشم هم نوش کنیم!🍀 در ۶ شهریور ۱۳۳۵ در روستای دژکوه از توابع در استان کهگیلویه و بویراحمد متولد شد. او پس از اینکه تحصیلات ابتدایی را در بهبهان گذراند به خواست پدرش برای ادامه تحصیل به مدرسه آیتالله گلپایگانی رفت و بعد از پایان تحصیلات به محل تولدش بازگشت. او از سر شانس و بخت در بازیگری اسم و رسمی به هم زده باشد. او بعد از سپری کردن دوره بازیگری برای نخستین بار در مجموعه معروف «محله بهداشت».حضور پیدا کرد؛ جایی که با بزرگان هنر بازیگری همکار بود. این مجموعه تلویزیونی به نویسندگی بیژن بیرنگ برای کودکان ساخته شد و هدفش آشنایی کودکان با «قانون» بود و تلاش میکرد تا کودکان را با مقوله بهداشت و کاربردش در زندگی روزمره آشنا کند. حسین پناهی در این مجموعه با افرادی چون زندهیاد رضا ژیان، آتیلا پسیانی، اکبر عبدی، زندهیاد حسین محباهری، فردوس کاویانی، حمید جبلی، رضا رویگری و … همبازی بود. در ادامه چند نمایش تلویزیونی نوشت که مدتها در محاق ماند حسین پناهی فردی تکبعدی نبود و همین امر باعث میشد در شاخههای مختلفی از هنر، استعدادش را به نمایش بگذارد. صفا، صمیمیت و صداقتی که در شعرها و نوشتههای زندهیاد پناهی موج میزد، وصفناشدنی است و شاید دلیل این امر هم این است که این نوشتهها از دل پناهی میآمد و آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. او که جملات کوتاه و اشعارش فلسفه زندگی را با زبانی ساده اما عمیق بیان میکند، مجموعه شعرهای زیادی دارد که برخی از آنها بارها تجدید چاپ شدهاند. او در ۱۳۷۶ با انتشار دیوان شعری به نام «من و نازی» به صورت رسمی وارد عرصه شعر شد. این کتاب که به سرعت مورد استقبال مردم قرار گرفت نهتنها تا کنون بیش از ۱۷ بار تجدید چاپ شده، بلکه به ۶ زبان زنده دنیا هم ترجمه شده است. این هنرمند در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ رفت تا در حوالی خانه ابدی مادرش پرسه بزند، همان طور که عهد کرده بود: «به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد...» و همه ما خوب می دانیم که بهشتی است که زیر پای مادران است. 🍀ما بدهکاریم/ به کسانی که صمیمانه ز ما پرسیدند/ معذرت می خواهم، چندم مرداد است؟/ و نگفتیم/ چون که مرداد/ گور عشق گل خونرگ دل ما بوده است🍀 برچسبها : اشتراک گذاری لینک کوتاه اشتراک در شبکه های مجازی